پ ن پ

زنگ زده به موبایلم میگه علی تویی؟... پـَـَـ نــه پـَـَــــ موبایلمو گذاشتم باجه تلفن عمومی هرکی رد شد جواب بده!
سوار اتوبوس رسیدیم ایستگاه. راننده داد میزنه: کسی پیاده میشه؟میگیم:پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما اهل کوفه نیستیم راننده تنها بماند!
ساعت بردم ساعت سازی یارومیگه چیه کار نمیکنه؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ اتفاقاً خیلی هم کاریه، فقط شبا دیر میاد خونه، آوردم نصیحتش کنی!
پرده اتاق دوستمو زدم کنار می گم پاشو دیگه چقدر می خوابی؟ نور خورده به چشاش می گه صبح شده؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شبه هنوز. تو مردی دارم راه بهشتو واست پرده برداری می کنم.
دارم لامپ رو عوض میکنم، مادرم اومده میگه چیه سوخته؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ باهاش خصومت شخصی دارم، میخوام عوضش کنم!

داداشم ميخواد ببينه چند كيلوه ، ميگه برم رو ترازو ؟!
 ميگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ ، كليك راست كن رو خودت، برو تو پروپرتيس ببين چند كيلويي!
 تازه ميخنده ميگه: احمق جون اگه موسو رو خودم نگه دارم مينوسه چند مگم!! :-o
 
میگه چیکا می کنی میگم دارم سریال می بینم میگه قسمتِ جدیدشو؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ نشستم قسمتای قبلیو دوباره می بینم که شاید یه طور دیگه تموم شد
جلوی دوستمون کله پاچه گذاشتن / میگه: بخورم اینو: پـَـَـ نــه پـَـَـــ آوردن کالبد شکافی کنی ببینی مقتول چطوری به قتل رسیده
یکی داشت بلند یه چیزی میخوند: "...چیزهای عجیبی است در روی زمین...کودکی را دیدم...ماه را میبوسید..." بهش میگم کتاب شعره؟! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ خاطرات کودکی یوری گاگارینه!!
مامانم میگه : دَرُ زدن؟ ؛ اومدم بگم پـَـَـ نــه ...
 که داییم از پشت در گفت : پـَـَـ نــه پـَـَــــ ُ کوفت ، درد ، مرض ؛ بیا درُ باز کن
 به داییم گفتم : از شرکت میایی؟
 داییم گفت : پـَـَـ نــه پـَـَــــ رفته بودم با دکتر شریعتی یه نشستی واسه شما ها بزاریم که نجاتتون بدیم ...!!
(جریان واقعی در تلویوزیون ایران) مجری: خوب می خوای همین رشته رو ادامه بدی. نفر اول رشته ریاضی پـَـــ نــه پـَـــ فقط می خواستم روی دختر شهین خانم اینا رو کم کنم بعدش ترک تحصیل می کنم می شینم خونه برام خواستگار بیاد شوهر کنم و ..!!!
مسافرت شمال مامان بزرگ 75 سالم کنسل شده، مامانم میگه اِ اِ اِ اِ ........ قبول کرد نره شمال؟؟؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو میکوبید زمین می گفت الا و بلا منو ببرید دریا آب بازی کنم!
نصف شبی اومده اورژانس میگه نفس تنگی دارم، بهش ماسک اکسیژن دادم میگه بزارمش رو بینیم؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ بپیچونش دور گردنت محکم بشین منم کپسولو در جهت مخالف میکشم، هروقت چشات سیاهی رفت علامت بده تا کپسولو ولش کنم

خارج از بحث: دوستان عزیز دو سه روز پیش در برنامه کودکانه رنگین کمان که به طور زنده از شبکه تهران پخش میشه اتفاق جالبی افتاده... مجری برنامه از بچه های حاضر در استودیو سوالی رو می پرسه... ادامش رو نمیگم و شما رو دعوت میکنم تا کلیپی از این برنامه که براتون آپلود کردم رو ببینید تا متوجه قضایا و ماجرایی که اتفاق افتاده بشید! جالبه، این کلیپ رو از دست ندید! ;)